loading...
.:: گنجینه های نمــــاز ::.
مدیر بازدید : 98 1393/11/25 نظرات (0)

همه مجروحین را در یک سنگر جمع كرده بودیم. حجت الاسلام تركان هم مجروح بود. او در گوشه ای از سنگر، سرش را به دیوار تكیه داده بود و به نقطه ای خیره مانده بود.

لب های داغمه بسته اش هر از گاه به ذكر باز می شد. بقیه مجروحین گویا رازی مقدس را حس كرده باشند، چشم دوخته بودند به لب تركان، تركان ارادت زاید الوصفی به امام حسن مجتبی (ع) داشت. همه بچه ها از این ارادت آگاه بودند. به هر بهانه و مناسبتی ذكر مصیبت آن امام را می گفت.

ناگهان لحن تركان عوض شد، انگار كه مورد خطاب قرار گرفته باشد، با ادب و احترام خاص به همان نقطه سنگر خیره بود گفت:«خیر نخوانده ام» ، چند لحظه بعد دوباره گفت:«چشم الان می خوانم» ، و بعد شروع كرد به خواندن "نماز".

كلمات به سختی از لبانش خارج می شد، گاهی در بین نماز خاموش می ماند! بی هیچ حرفی، باز دوباره لبهایش به جنبش در می آمد. مجروحین می گفتند كه: امام كلمات نماز را به او تلقین می كند.

تركان در حالی كه رمق در بدن نداشت، دقیق و بدون غلط، نماز ظهر و عصرش را خواند.

نزدیك ساعت چهار بود كه دوباره رو به آن نقطه كرد و گفت:«چشم ...»

بعد شهادتین را گفت و خاموش و راز ناک به ابدیت پرواز كرد!


منبع : شهیدان زنده اند

بازنشر : گنجینه های نماز

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
یسی
سیسیس

درباره ما
.:: بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است. ::. این رسانه کوچک با هدف ترویج فرهنگ نماز و نماز خوانی قدم در عرصه نهاده و می کوشد تا مخاطبان فضای مجازی که بخش وسیع آن را جوانان و نوجوانان تشکیل می دهند، بیشتر با نماز آشنا سازد. prayer.rozblog.com[at]Gmail[dot]com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • موضوعات اصلی


    مسابقه وبلاگ نویسی

    برنامه های موبایــل
    نماز
     QR Codes

    ******************
    **********

      ios

    آمار سایت
  • کل مطالب : 56
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 45
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 51
  • باردید دیروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 72
  • بازدید ماه : 68
  • بازدید سال : 588
  • بازدید کلی : 53,681